کوتاه کردن مو
امروز ظهر قرار بود وقتی میتن جون میخوابه مثل همیشه موهاش رو کوتاه کنیم اما چه خوابی و چه کوتاه کردنی. به محض اینکه قیچی میرفت جلو آقا گریه می کرد و بیدار میشد. بالاخره هر جور شد یک سمت کوتاه شد که متین جون بیدار شد. تصورش رو کن به طرف موی بلند و یه طرف کوتاه. بالاخره متین جون رو بردیم حمام و به هر قیمتی گریه و زاری موهاش رو کوتاه کردیم.
نویسنده :
مامان و بابا
23:56